یارو دم یه گربه رو گرفته بوده و می کشیده

بهش می گن : گناه داره چرا دم گربه رو می کشی؟

می گه بابا من فقط دمش رو گرفتم … خودش می کشه!

غضنفر سفینه میسازه بره خورشید. بهش میگن چقدر خري ذوب میشي.

میگه فکر اونجاشم کردم، اگه طبق برنامه برم شب ميرسم!!!!

دختر به دندان پزشک : آقای دکتر من از دندون کشیدن بیشتر از حامله شدن می ترسم!

دکتر : زود تصمیم بگیر می خوام صندلی رو تنظیم کنم.

ترکه با رشتیه دعواش می شه.یه چک می خوابونه زیر گوشش!

رشتیه هم غیرتی می شه و می گه یا پنج تن. بعد ترکه رو بلند می کنه و می کوبه زمین!

ترکه پا می شه و می گه: این خیلی نا مردیه! ۶ نفر به یه نفر.

غضنفر میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه، هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! ترکه میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد.

غضنفر توی پادگان تهران خدمت میکرده . بچه تهروني ها براي اينکه اونو اذيت کنن توي غذاش توف مي کردن و اون هيچي نمي گفت بعد از چند روز تهروني ها قرار ميزارن که باهاش دوست بشن غضنفر ميگه از کي ميخواهید با من دوست شید ميگن از فردا غضنفر هم ميگه من هم از فردا نميشاشم توي سماور.